به همین سادگی ها که نیست؛
برنامه ی تازه ای برای بودن در کنارت دارم
نشسته ام…
مثل همان بچگی ها
داستان هایم را می بافم
که تـــو نشسته ای و مثلاً نگاهت می کنم و ..
اصلاً می دانی؟!
من از بچگی بافنده ی عاشق کوچکی بودم
که تنها بازی می کرد و جمعیتِ تو را در خیالش داشت.
نظرات شما عزیزان: